بی بهانه
ساعت 10:53 صبح شنبه 87/5/12
:[شعر نیما یی]
میان پلکهایم تار تنیده استتاری با نوایی از جنس آواز سرد تنهاییبرای شکار اشکهایم نقشه ها کشیدهعنکبوت کریه انتظار!چشمانم به در خیره مانده استشاید که تو بیایی...
نوشته شده در پنج شنبه ?? اسفند ???? و 14:21 توسط ستایش
ویرایش شده در پنج شنبه ?? اسفند ???? و 14:45
لینک مستقیم مطلب || نظر ها [2]
دلتنگ که می شود
دلم را می گویم
بهانه پشت بهانه
دار می زند روحم را
اه بس است دیگر
نازک نارنجی لوس
اما.................
طاقت نمی اورم
غزل
می سازدش
می سازدش.
¤ نویسنده: مصطفی
نوشته های دیگران ( )
:: بازدید امروز :: 10 :: بازدید دیروز :: 2 :: کل بازدیدها :: 10567
:: درباره من ::
:: لینک به وبلاگ ::
::پیوندهای روزانه ::
:: خبرنامه وبلاگ ::